حسین وحیدی

ساکت نباشیم

شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۱:۲۸ ب.ظ

من هیچ‌وقت دزدی نکرده‌ام. هیچ‌وقت هم نمی‌کنم. اما وقتی می‌توانم بلیت اتوبوس را ندهم و سوار شوم یک لحظه به ذهنم می‌آید که می‌شود بلیت را نداد. وقتی در بانک یک نفر پول زیادی را در دسترسم قرار می‌دهد، یک لحظه به ذهنم می‌آید که طرف حواسش نیست. طبیعی است که خیلی زود و بدون هیچ فکری و به صورت کاملن ناخودآگاه تصمیم می‌گیرم که دزدی نکنم. هیچ شکی هم در این ندارم. اما متوجه این می‌شوم که امکان این کار برایم هست و انجام ندادنش را انتخاب می‌کنم. اما بعضی کارهای زشت هست که آن‌قدر از شخصیت و منش انسانی دور است که حتا یک لحظه هم به ذهن آدم نمی‌آید. یکی از این کارها «آزار لفظی» است. هیچ‌وقت به یاد ندارم که وقتی کسی که هیچ نمی‌شناسمش از کنارم گذشته باشد و در ذهنم آمده باشد که به بیان کوچه‌بازاری «بهش تیکه بیندازم». این از آن دسته کارهای ناهنجار است که حتا یک لحظه هم به فکرم خطور نمی‌کند. آن‌قدر این رفتار بربری و غیرانسانی است که می‌توانم از نظر دور از ذهن بودن آن را با قتل مقایسه کنم.

حال عجیب آن است که رفتاری که برای کسی چون من غیر قابل تصور است تا این حد شایع شده است. کار به جایی رسیده که همین چند روز پیش با یکی از هم‌کلاسی‌های خودم به خاطر چنین رفتاری درگیر شدم. دل‌به‌هم‌زن‌تر از همه این است که یک مرد به خودش اجازه دهد که با سوء استفاده از شرایط جامعه و موقعیت نابرابر زنان و مردان، یک زن را قربانی چنین آزاری قرار دهد. این دیگر جدن قابل تحمل نیست.

این پست را نمی‌نویسم که کسانی که چنین کارهایی را در کوچه و خیابان می‌کنند ارشاد کنم. از نظر من آن‌ها انسان نیستند. این پست را می‌نویسم که بگویم از این شرایط خسته شده‌ام. از این که هر روز ببینم که زنان و دختران جامعه‌ام نمی‌توانند با آرامش در شهر و کشوری که متعلق به خودشان است در خیابان راه بروند خسته شده‌ام. این را می‌نویسم تا از ته‌مانده‌ی مردان جامعه‌ام بخواهم که در شرایطی که پلیس توانش یا عزمش را ندارد، از زنان حمایت کنند. جامعه‌ای که پنجاه درصد جمعیتش آرامش نداشته باشند برای بقیه هم زهرمار است. این را می‌نویسم که از هر کس که می‌خواندش بخواهم که ساکت نباشد. باور کنید اگر حرف بزنید خیلی چیزها درست می‌شود. باور کنید کسی از حرف زدن نمرده است. ساکت نباشید. فقط نظاره‌گر نباشید. کمی احساس مسؤولیت کنید.

چه کنیم؟

هیچ‌کس از شما انتظار ندارد که با شخص خاطی برخورد فیزیکی کنید. هیچ‌کس از شما نمی‌خواهد که درگیر شوید و زد و خورد کنید. همه می‌دانند که شما بروسلی نیستید! فقط صدایتان را بلند کنید. سرش داد بزنید. به کسی که در حال آزار لفظی شخص دیگریست با صدای بلند و با خشم اعتراض کنید. 

 

چرا؟

این مسخره‌ترین سؤال ممکن است. سؤال بهتر این است که «چرا نه؟». اگر از دید دینی به قضیه نگاه کنید نهی از منکر بر همه واجب است. اگر هم نخواهیم دینی بیانش کنیم، کاملن واضح است که اگر هیچ‌کس به چنین رفتارهایی اعتراض نکند این رفتارها روز به روز فراگیرتر می‌شوند. اگر نمی‌خواهید شاهد چنین صحنه‌هایی باشید، اگر مثل من از این صحنه‌ها متنفرید، کمی به حلقتان فشار بیاورید. به همین سادگی.

چه می‌شود؟

فکر می‌کنید اگر به این رفتارها اعتراض کنید، به خصوص اگر با لحن تند اعتراض کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند این باعث ایجاد درگیری می‌شود اما درعمل، حداقل با تجربه‌ی اندک من، به محض این که یک نفر لب می‌گشاید و بر سر فرد خاطی فریاد می‌زند افراد دیگری که در آن نزدیکی هستند هم جرأت پیدا می‌کنند و به پشتیبانی از این یک نفر می‌پردازند. همه فقط منتظرند یک نفر اعتراض را شروع کند. چه خوب است که آن یک نفر شما باشید. فرد خاطی هم که معمولن شخصی با شخصیت بسیار ضعیف و اعتماد به نفس بسیار پایین است و نه جرأت ایجاد درگیری را در خود می‌بیند و نه جوابی دارد که به گروهی از مردم که سرزنشش می‌کنند بدهد، خود را جمع و جور کرده و محل را ترک می‌کند. همین اتفاق ساده یک پیروزی اجتماعی است! 

 

چرا مردان؟

این یکی از بهانه‌های رایج برای شانه‌خالی‌کردن از این کار است. به من که متلک نمی‌گوید! چرا من خودم را قاطی کنم؟ جوابش ساده است. چون من می‌خواهم جامعه‌ی بهتری داشته باشم. چون من می‌خواهم این موضوع را ریشه‌کن کنم. اما این تنها دلیل نیست. در جامعه‌ی ما مردان خواه ناخواه، عادلانه باشد یا نباشد، در موضع قدرتند یا حداقل خود را در موضع قدرت می‌بینند و این در مورد مردان خاطی هم صدق می‌کند. وقتی یک مرد یک زن را مورد آزار لفظی قرار می‌دهد، معمولن آن زن نمی‌تواند از خودش دفاع کند. البته بسیارند زنانی که این توانایی را در خود ایجاد کرده‌اند ولی هنوز در اقلیت هستند. علاوه بر این کسی که قربانی آزار لفظی است معمولن فشار عصبی شدیدی را تجربه می‌کند و نمی‌تواند در لحظه واکنش صحیحی نشان دهد. این باعث می‌شود که فرد خاطی، یا شاید بهتر باشد بگویم مجرم، خود را در جایگاه قدرت ببیند و با سماجت به آزار و اذیت ادامه دهد. در چنین شرایطی یک مرد رهگذر که به او بتوپد کافیست تا این توهم قدرت کاملن در هم شکسته شود و لااقل این رفتار زشت ادامه پیدا نکند. 

 

یک NGOی یک نفره

بعضی‌ها از ترس بدترین حالت صدایشان را خفه می‌کنند. اگر دیگران حمایت نکنند چه؟ اگر درگیری ایجاد شود چه؟ جواب دومی آسان‌تر است. احتمال این که شما در یک درگیری از این نوع آسیب ببینید بسیار کم‌تر از احتمال آن است که موقع رد شدن از خیابان یک ماشین به شما بزند. پس نگران این بودن احمقانه است. مورد اول اما گاهی پیش می‌آید. گاهی شما در جمعی پر از سیب‌زمینی هستید که حتا وقتی به مجرم می‌توپید هیچ‌ کس دیگری پشتیبانیتان نمی‌کند. در این شرایط به این فکر کنید که اولن حداقل از ادامه‌ی آزار جلوگیری کرده‌اید و ثانین به شخص قربانی نشان داده‌اید که همه‌ی جامعه خطاکار نیستند و هستند کسانی که با چنین رفتارهایی برخورد کنند. همین به تنهایی باعث می‌شود که یک خاطره‌ی تلخ در ذهن قربانی این رفتار زشت، رنگ و بویی متفاوت بگیرد و با خاطره‌ای خوش هم همراه شود. اگر این باعث شود که همین یک نفر خوش‌حال‌تر باشد، به قول گاندی، شما جامعه را اندکی بهتر کرده‌اید و باید به خودتان ببالید. شما یک NGOی یک نفره هستید که مأموریتش مبارزه با ناهنجاری‌های رفع‌شدنی اجتماعی است!

 

کرم از درخت نیست

این که می‌گویند «کرم از خود درخت است» زشت‌ترین و غیرمنطقی‌ترین نوع بهانه‌ای است که برای عدم دخالت در این شرایط شنیده‌ام. کرم از خود درخت است! اگر خودش با این سر و وضع بیرون نیاید مشکلی برایش پیش نمی‌آید. اگر خودش نخواهد کسی کارش ندارد. واقعن درک نمی‌کنم که کسانی که این چیزها را می‌گویند در سرشان چه می‌گذرد. یعنی واقعن می‌شود باور کرد که یک نفر دوست دارد که اذیت شود؟ بهتر است یاد بگیریم به جای این بهانه‌تراشی‌های واهی به حق هر شخص برای انتخاب نوع پوششش احترام بگذاریم و این را مستمسکی برای شانه خالی کردن از وظایف اجتماعیمان قرار ندهیم.

 

حق زنان این کشور و مسؤولیت همگانی

حرف آخر این که همه‌ی زنان، درست مثل مردان، حق دارند که بدون نگرانی و بدون جنگ اعصاب و با آرامش و خیال راحت در جامعه حضور داشته باشند. همه‌ی اعضای جامعه هم وظیفه دارند که برای حذف ناهنجاری‌ها از جامعه‌ی خودشان بکوشند. در این مورد خاص، در کشور ما، نقش مردان مؤثرتر خواهد بود. ساکت نباشیم. 



مهم : متن بالا از وبلاگ امیر {گوهرشادی} است. ( اینجا )

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۱۲
حسین وحیدی

نظرات  (۱۳)

تا حدی درسته:-)
انتظار داشم چنین متنی این جوری تموم شه:
چه خوب است از خودمان شروع کنیم و ...
پاسخ:
البته تو اگر فکر میکنی ضروریه از خودت شروع کن :)))
حیفم اومد تیکه بالا رو بهت نندازم :))

و اما جوابت :
این کلیشه رو از ذهنت دور کن
مخاطب متن کسایی که اینکار رو انجام میدن نیست
خوشبختانه کسانی هم که به وبلاگ من سر میزنن جزو این دسته نیستند که با خوندنش خودشون رو تغییر بدن و دیگه انحام ندن
پس منطقی هست که متن با اون جمله ای که تو گفتی تموم نشه
اما : با یک حساب سر انگشتی هم متوجه میشی احتمال اینکه یک متن روی این اشخاص تاثیر بذاره و باعث "خودبینی" و تغییر بشه خیلی پایین هست
مطمینا این تنها روش نیست اما مزیت این روش که امیر پیشنهاد داده اینه که هرکسی به صورت فردی میتونه اجرا کنه و درواقع برخورد کنه
اما مشکل ریشه ای هست و به تربیت دوران نوجوانی (قبل و کمی بعد) و همچنین پیدا کردن شخصیت اجتماعی وپذیرش جامعه
پس من آموزش و پرورش و خانواده رو موثر میدونم توی این موضوع
قطعا جامعه پویایی که بتونه به همه اعضا شخصیت اجتماعی مناسبی بده هم مهم هست
البته برای دستکاری این فاکتور ها به سطح دسترسی بیشتری نیاز هست تا اون شیوه امیر که بیشتر شبیه یک مسکن عمل میکنه.
اجازه دارم نقد منفی کنم؟
پاسخ:
بله :)
آره aham تا حدی درسته و نه کاملا چراشم خواستین بگم.


پاسخ:
طبق اعتراف امیرحسین ، اون کامنت قبل از این بود که متن رو کامل بخونه :)
میتونی چراش رو هم بگی
البته قبلش یک سری به پست امیر بزنید (لینکش پایین پست هست )
میدونین شما یجوری اینو گفتین که انگار بیشتر تقصیر پسراست این موضوع...که اصلا هم اینطوری نیست و من تا حد زیادی با اون قسمت "کرم از خود درخت هست" مشکل دارم...نمونشم برا خودم زیاد پیش اومده (یک بارشم اگه امیرحسین یادش باشه با هم بودیم) که خب اینجا نمیشه گفت.

در خیلی از مواقع واقعا کرم از خود درخت است!
پاسخ:
:)
mtzکاملا درس میگه.هر چی هم بگی قانع نمیشم.mtzراس میگه :-)
پاسخ:
:)
هزار سال هم اگر بگذره فقط در یه صورت شدت این الم رو متوجه میشید اونم اینکه یه زن به دنیا بیاید.نمیدونید چه تجربه ی لعنتی مزخرفیه که بارها اتفاق میفته در طول یه روز و از نظر علمی هم ثابت شده در درازمدت چه اثر مخربی روی روان داره.خوشحالم که هنوز آدمای فهمیده و آگاه تو جامعه وجود دارن و نسلشون منقرض نشده٬خیلی خوشحالم...
پاسخ:
امیدوارم که روزی به جایی برسیم که دیگه کسی چنین احساسی در مورد زن بودن نداشته باشه :)
شاید به جرات بتونم بگم عجیب ترین نوشته ای که تا حالا خوندم، کامنت "یک زن" بود.
همیشه خدارو بابت دختر بودنم شکر میکردم، میکنم، خواهم کرد.
مظهر جمال خدا بودن کم چیزی نیست آخه...
....................................................................................................
ساکت نباشیم:
حرف زدن یک عمل مستقل نیست که بشه از هر کسی درخواست کرد که لطفا حرف بزنید.
ما از حرف زدن نتیجه میخایم، که این توجه وابسته به چند چیزه. مثل تفکر پشت یه حرف، لحن بیان، موقعیت بیان، و البته که هر کسی نباید هر حرفی رو بزنه.
حرف زدنی توی این موضوع تاثیر داره که تفکر صحیح پشتش باشه که شخص مناسبی این حرف رو بزنه، که لحن حرف زدن درست باشه و همین طور موقعیتش.
به نظر من نباید از کسی بخوایم که در مقابل دیدن این ها ساکت نباشه.
چون کسی که حاضر میشه لطیف ترین آفریده خدا رو اذیت کنه، برای اعتراض شما هم میتونه جواب داشته باشه.
این روش برای مشکل رو حل نمیکنه، فقط اون رو مخفی میکنه.
درسته که باید روی رفتار این اشخاص تاثیر گذاشته بشه، اما همه چیز به تفکر اون شخص برمیگرده، راهکاری که توش تفکر شخص رو با این موضوع کاملا بیگانه کنیم.
مسئله ریشه داره.
اگر میخایم ریشه کن بشه.
باید از ریشه حل بشه.
(لطفا اگر جایی از تفکرم به نظرتون درست نیست، راهنماییم کنید، اگر مشکلی نبود، قسمت بعد رو بگم)

پاسخ:
این که موضوع ریشه ای هست و راه حل اساسی داره رو موافق هستم
اشاره هم کردم که این راه حل رو به عنوان مسکن درد میتونم قبول کنم که به هیچ وجه مشکل رو از ریشه حل نمیکنه ( باقی صحبتم رو میتونید از جواب کامنت ها بخونین)

من فکر میکنم شما میخواید بگید با ساکت نبودن نمیشه ریشه این موضوع رو برچید
برای همین شما ویژگی شخصی که اعتراض میکنه رو وسط میکشید
در حالی که حکم از اول این بود که این عمل توی جامعه تکرار نشه ( چون میدونیم ریشه ای حل کردن موضوع نیاز به دسترسی و هزینه بیشتری دارد )

این مورد آخر رو هم میشه اثبات کرد ( تقریبی )
واکنش یکی از این اشخاص رو در مقابل سوال "چرا؟" در نظر بگیرید ، چطور باید جواب بدن؟ باید برگردن به فلسفه خودشون تا جواب سوال رو بدن ، وقتی که این فلسفه پوچ هست برای انکار این واقعیت به طریق متفاوت از خودشون دفاع میکنند ( مواردی که دفاع نمیکنند خوبه، پس بررسی شون نمیکنیم)
 چند حالت متفاوت داره این دفاع و انکار : 1.خشونت و برخورد فیزیکی 2. خشونت کلامی 3.ترک صحنه و موارد مشابه مسالمت آمیز

مواردی که برخورد اول رو انجام میدن بخاطر یک موضوع کم اهمیت دچار دردسر میشوند، از اونجایی که در این مورد قانون صریحا این شخص رو مقصر میدونه پس با یک تقریب خوب بیشتر موارد 1 دیگر تکرار نمیشوند و شخص تو برخورد های بعدی سعی میکنه یا خشونا کلامی داشته باشه یا صحنه رو ترک کنه یا اقدام های مسالمت آمیز دیگه
پس به طور طبیعی و با یک تقریب خوب بیشتر موارد 1 به 2 و 3 تبدیل میشوند توی برخورد های بعدی
با یک استدلال مشابه میتونیم ثابت کنیم با یک تقریب خوب بیشتر موارد 2 هم به 3 تبدیل می شوند
وقتی این موارد به سومی تبدیل بشن عملا شخص برای اشتباهش توجیهی هم ندارد و باز هم با یک تقریب خوب بیشترشون این عمل رو تکرار نمیکنند

حالا شما ادامه بدید فکر میکنم قصد دارید راه حل های ریشه ای ارائه بدید
خطاب به اون دسته از افرادی که با این جمله موافقن "کرم از خود درخت است." :
 تا وقتی طرز فکرتون این باشه که با ادما اونجوری که هستن باید رفتار کرد بدونین هیچ وقت شخصیت مستقل به خودتون رو توی جامعه نخواهید داشت ! اگر اونقدر شخصیت وفکر و تواضع بالایی دارین هیچوقت به خودتون اجازه نمیدین که حتی درمورد افراد قضاوت کنین که حتی بخواین تصمیم بگیرین چه جوری باید باهاشون رفتار کرد.
و درباره اون قسمت نهی از منکر تا حدود سن های 14 سالگی (حدااقل برای من) عقاید افراد دررابطه با کارهایی که میکنن میتونه تغییر کنه اما از این سن به بعد با نهی از منکر فقط به عقاید و طرز فکر توهین میکنین چون بالاخره اونقدر عقل انسان کامل میشه که بتونه خوب رو از بد تشخیص بده

نتیجه اینکه هیچ وقت به یک نوجوان نگین چی خوبه چی بده.بلکه فقط این مطالب رو سر راهش بزارین تا درموردش قضاوقت کنه.نصیحت من به شما برای بچه هاتون :))
او, نمیگم که با آدما باید اونجور که هستن رفتار کرد در ضمن همین حرفتون نشون میده که با جمله ی "کرم از خود درخت است" موافقی چون گفتی "با آدما اونجور که هستن".
در ضمن کل جامعه و ارتباطاتش بر پایه همین قضاوتا داره میچرخه...که اگه درست و بدون دروغ و اغراق باشه بنظرم مشکلی نداره
برای اولین بار تصمیم گرفتم که این پستو تا آخر بخونم:)))(خیلی زیاده!!)
به نظر من هردو طرف این قضیه مقصرن.نه میتونیم بگیم کرم از درخته نه میتونیم بگیم کرم از درخت نیست (اما در کل با نحوه بیان این موضوع مشکل دارم)پس اگه فرض رو "کرم از درخت هست(نیست)"بذاریم طبق منطق ریاضی حکم هر چی باشه درسته!پس در کل بهتره چنین فرض هایی نکنیم:)از خودمون شروع کنیم و خودمونو اصلاح کنیم:)
  o_O

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی