از شما چه پنهان دارم برای کسب تصدیق میروم به کلاس.منی که کاری به ماشین ندارم و هرزمان هم گذارم به ماشین میخورد کمربند ایمنی را از 3جهت محکم میکنم , در حال حاضر حال و روز دیگری دارم!
نمیدانم و قطعا نمیدانند اما آیا شما میدانید چه کسانی مسئول آموزش و تایید متقاضیان گواهی نامه هستند ؟ . شاید بپرسید حالا چه شده که توپم پر است و توی هر خط به کسی متلکی می اندازم.فقط نقل قول ها را بخوانید!
سلام
مشق اول سطح آسان هست و از سوال های کدفورسز انتخاب شده است .
این هم از مشق اول .
حجم : 332Kb
توضیحات لازم را در فایل پی دی اف دادم. سوالی داشتید بپرسید.
یکبار شنیدم که :
هرکسی که دور خودش دیوار تنهایی میکشه فقط نمیخواد از بقیه دور باشه
میخواد بدونه کی بخاطرش از این دیوار ها رد میشه
سلام
جلسات معرفی المپیاد در این هفته همه روزه در مدارس علامه حلی و فرزانگان برگزار میشود.
پسرها صبح ها مدرسه علامه حلی واقع در خیابان شهاب ساعت 9 الی 12.
دخترها عصر ها مدرسه فرزانگان واقع در خیابان خورشید ساعت 4 الی 7.
المپیاد کامپیوتر منحصرا در روز های شنبه, دوشنبه , چهارشنبه معرفی میشود.
محدودیت سنی : مخصوص دانش آموزان سوم راهنمایی به اول دبیرستان .
برای اطلاعات بیشتر با کانون ریاضیات کرمان تماس حاصل فرمایید.
پ.ن : آخر نفهمیدم فرزانگان 1 یعنی آن که اول تاسیس شده یا آن که تو منطقه 1 هست ! به همین صورت علامه حلی را هم نفهمیدم !
یک نگاه سرسری به وبلاگ انداختم دیدم یک تفاوت عمده توی موضوع و لحن پست ها هست که باهم سازگار (از نظر من) نیستند. پس بدان شدم که یک صفحه جداگانه برای پست های اعم از کوتاه ( از نظر محتوا منظورم هست قطعا وگرنه فلفل نبین چه ریزه ...!!! ) و لحن غیر جد تدارک ببینم.
ایده امیرگوهرشادی به مذاقم خوش آمد وبا کمی تغییر ازش استفاده میکنم.
از این پس این پست ها را با تگ "کوتاه نوشت" می آورم. و میتوانید از قسمت موضوعات این نوشته ها را ببینید و یا از میانبری که در نوار بالا قرار دادم استفاده کنید.
پ.ن : کلمه ای که در اول پست ایتالیک کردم چقدر مرا یاد { سریع , سری , سری , سری , سراسری , خانم توانا دبیر هندسه تحلیلی } می اندازد !
چقدر احتمال دارد آدم ساعت 8 شب جلوی کانون ریاضیات قدم بزند بعد دایی اش پیدا بشود و بگوید : " منتظر کی هستی کلک ؟!! " ؟
جل الخالق ! آدم پیدا میشود جلوی کانون ریاضیات قرار بگذارد ؟ لابد بعدش هم پاپ کورن میخرند و قضیه فرما میخوانند...
یک جوون کجا قدم بزنه یک چیزی درموردش نگن ؟!! ( زیر درخت را که اصلا فکرشم نکنید یک گروه جدیدا تشکیل شده هرکی زیردرخت هست حسابشو میرسن یک وقت نیوتونی چیزی نشه... )
از غرغر کردن که بگذریم جا داره از داییم بابت آن یک مشت پسته تشکر کنم .همه بچه های جلسه فیض بردند!
پ.ن : موز را خودم خوردم یک گاز هم به روزبه {یزدان پناه} دادم :-پی
پ.ن2 : درمورد سوال احتمال بالا...یک حالت وجود داره طرف خواهرزاده یکی از مسئولین مرد کانون ریاضیات باشه که احتمالش زیاد میشه !! من توی این حالت نیستم
تعبیرهای بی خوابی از سید فواد توحیدی
کتاب شامل 30 غزل از فواد توحیدی است.در طی خواندن کتاب 25 مرتبه به خودم گفتم : " ببین ! میتوانی همین الان ولش کنی...هیچ کس تو را مقصر نمیداند ! " .5 غزل در آن بی آبی کتاب لب تشنه خواننده را تر میکرد.شاید همین ها بود که باعث شد تا پایان کتاب را بخوانم.
مشکل اصلی کتاب از نظر من به عنوان خواننده این بود که غالبا مفهموم اشعار گنگ و گم بودند. شاعر نمیتوانست منظور خودرا برساند شاید هم میپنداشت چنین کرده.در آغاز کتاب شاعر از قافیه و ردیف های ساده ای استفاده میکرد که یک شک قوی در خواننده ایجاد میکند که شعر مفهوم عمیق و پنهانی دارد.اما بنده هرچه بیشتر گشتم کمتر یافتم.
غزل های آغازین بیشتر این حس را القا میکرد که شاعر به دنبال دو گوش مفت است ! گاهی تا حدی پیش میرفت که من خودآگاه باخود میگفتم پس کی میشود شاعر بی خواب ما بخوابد ؟!
بعد از آخرین غزل ,خلاف عادت, به سرعت کتاب دیگری -سه کتاب:مهدی اخوان ثالث- را آغاز کردم گویی دست از تعبیرهای بی خوابی شستم .درحال حاضر (امکان دارد زمان خواندن شما غایب) چنان با سه کتاب انس گرفته ام که نمیخواهم تمام شود.
برای جمع بندی, تاکید میکنم که این کتاب اصلا و ابدا ارزش خواندن ندارد و یکی از بیشمار کتاب های زرد شعر است که متاسفانه در هر کتابفروشی در لابه لای کتاب های غنی پنهان شده اند.
